همکاران ما برای کمک به شما آماده هستند.
در این مقاله شما با معنای پلتفرم ونقش آن درکسب و کارآشنا میشوید .معنای پلتفرم در فناوری اطلاعات (IT ) به هر نرمافزار یا سختافزاری گفته میشه که برای یک اپلیکیشن یا سرویس مورد استفاده قرار میگیره. مثلا یک پلتفرم اپلیکیشن، شامل سختافزار، یک سیستم عامل و برنامههای هماهنگی هست که از مجموعه دستورالعملهایی برای یک پردازنده یا ریزپردازنده خاص مورد استفاده قرار میگیره. در این مورد پلتفرم پایهای ایجاد میکنه که اجرای کد هدف (موضوع) رو با موفقیت تضمین میکنه. مثلا نرم افزار تلگرام یک پلتفرم محسوب می شه.
آنچه در ادامه مطلب به اون میپردازیم :
معنی لغوی پلتفرم چیست؟
تعریف پلتفرم در فضای مدیریت و کسب و کار چیست؟
به کسب و کاری که پلتفرم نیست چه میگویند؟
پلتفرم و پایپ لاین، دو انتهای یک طیف هستند.
مرکزکسب و کارهای پلتفرمی در کجاست؟
برای درک بهترمعنای پلتفرم ابتدا باید با مفهوم لغوی اون آشنا بشید.
کلمه پلتفرم (به انگلیسی: Platform) به معنای سکو هست. معمولاً به سکوها و قسمتهایی از سالنها که ارتفاعشان از بقیهی سالن بالاتره، پلتفرم گفته میشه.
جالبه بدونید در ادبیات لاتین هم، کلمهی مشابهی به صورت پولپیتوم (Pulpitum) وجود داره که به همین معنا به کار میرفته : محل بلندی که کشیشان بر روی آن میایستادند تا بهتر دیده بشن و صداشون بهتر به گوش مخاطب برسه.
با تعریف ارائه شده اگر بخواهیم صرفاً بر اساس معنای پلتفرم دربارهی مدل کسب و کار پلتفرمی اظهارنظر کنیم:
پلتفرم ها سکوهایی هستند که فرصتی برای بهتر دیده شدن در اختیار افراد و کسب و کارها قرار میدن .
در اینجا چند نکتهی کلیدی مطرح شده در تعریف و معنای پلتفرم توسط جفری پارکر و همکارانش روبا هم مرور میکنیم:
بخشی مهمی از نقش پلتفرم، ایجاد زیرساخت برای شکل گیری تعاملها و نیز تعیین چارچوب و قواعد حاکم بر این تعاملهاست.
همونطور که میبینید مهمترین ویژگی پلتفرم اینه که به جای تولید و عرضهی محصول، فضا و زیرساختی برای رابطهی میان تولیدکنندگان و مصرف کنندگان یک محصول (کالا یا خدمت) ایجاد میکنه.
وقتیکه که یک نرمافزار میخرید، مهمه بدونین که چه پلتفرمی برای نرمافزار نوشته شده . برخی نرمافزارها به صورت یک پلتفرم مشخص هستن، به این معنا که برنامه نویسان برنامه اپلیکیشن رو برای اجرا روی یک پلتفرم مثل ویندوز یا مک طراحی کردن.
همچنین نرم افزار میتونه پلتفرم چند سکویی یا cross-platform (برنامههایی که قابلیت اجرا در چندین پلتفرم رو دارن) باشه به این معنا که برنامه نویس قصد داره کد هدف رو روی بیشتر از یک پلتفرم ایجاد کنه مثلا هم بر روی ویندوز و هم مک انجام بشه .
در ضمن نرم افزار میتونه platform-agnostic باشه، به این معنا که نرم افزار برای اجرا روی ترکیبی از سیستم عامل و معماری پردازنده طراحی شده مثلا شامل یک مرورگر وب به عنوان بخشی از پلتفرم پایه.
توسعه دهندگان نرم افزاربرای اینکه بدونن چطورکد خودشون رودر پلتفرمهای مختلف اجرا کنن ممکنه از یک نوع محاسبات ابری استفاده کنن که به نام پلتفرم به عنوان یک سرویس یا PaaS شناخته میشه.
به عبارت ساده ارائه دهنده ابر، ترکیبات مختلفی از پلتفرمهای نرمافزار و سختافزار بر روی زیر ساختهای خودش میزبانی میکنه و توسعه دهنده (برنامه نویس) نرمافزار برای استفاده از اونها هزینه پرداخت میکنه.
برای مثال در سازمانی ویژگیهای اساسی که سرور را تعریف میکنه ممکنه شامل نوع پردازنده مثل Intel x86 or x64، نوع حافظه یا عملکرد مثلDDR4 و اتصالات درونی شبکه مثل1 GigE باشه.
همچنین ویژگیهای فیزیکی سرور میتونه شامل عامل فرم نصب آن مثل رک (rack) یا تیغهای (blade) و یا یک عامل فرم خاص لایه باز باشه.
معنای پلتفرم ممکنه دارای حوزه گسترده تری بشه که شامل معماری اساسی و نرمافزارهایی باشه که بر روی معماری (architecture) ساخته شده . برای مثال قبول ماشینهای مجازی در یک شرکت نیاز به پلتفرم مجازی سازی (hypervisor) مانند مایکروسافت Hyper-V و VMware vSphere داره.
اپلیکیشنها همچنین ممکنه در معنای پلتفرم ونقش آن درکسب و کار نقش داشته باشن. حتی با اینکه یک اپلیکیشن ممکنه نیاز به یک سیستم محاسباتی اساسی مثل سیستم عامل خاص و سرور یا نرمافزار ذخیرهسازی داشته باشه، یک اپلیکیشن ممکنه به عنوان یک پلتفرم در نظر گرفته بشه چون به عنوان ابزاری برای انجام کار هدفمند مورد استفاده قرار میگیره.
برای مثال SQL یک اپلیکیشن دیتابیس هست، اما اغلب به عنوان جزئی در سایر وظایف مثل آنالیتیکس (Google Analytics یک سرویس رایگان پیش آوری شده گوگل هست که آمار بازدید کنندگان یک وب سایت رو نشون میده. این دستاورد برای بازاریابان و وب مسترها برای واکاوی وب بکار گرفته میشه) و سیستمهای مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) و برنامهریزی منابع سازمانی (ERP) استفاده میشه.
بنابراین SQL ممکنه به عنوان یک پلتفرم شناخته بشه. به طور مشابه، یک اپلیکیشن سرور وب ممکنه به عنوان یک پلتفرم در نظر گرفته بشه چون برای راهاندازی نمای فروشگاهی کسب و کار و یا راه اندازی پورتال کاربر/همکار تجاری مورد استفاده قرار میگیره.
با توجه به مطالب مذکور، در واقع معنای پلتفرم بستری هست که برنامههای نرمافزاری نوشته شده برای یک وسیله، در اون قابل اجرا و استفاده هست که این بستر شامل ملزومات سختافزاری و هم نرمافزاری هست.
به عبارت دیگر یک پلتفرم در واقع معرف ملزومات سخت افزاری مثل سرور و همچنین ملزومات نرمافزاری مثل سیستم عامل مورد نیاز برای اجرای یک برنامه کاربردی هست.
با تیم وبلینو همراه باشید . درادامه به رابطه پلتفرم ها با حوزه کسب و کار و کاربرد اون ها به صورت کارآمد میپردازیم.
با وبلینو همراه باشید.
معنای پلتفرم ونقش آن درکسب و کاراطلاعات شما روکارآمدتر میکنه.همهی ما اصطلاحهای پلتفرم (Platform) و کسب و کارهای پلتفرمی را میشنویم و به کار میبریم.
مثالهایی از مدل کسب و کار پلتفرمی :
اینستاگرام، فیس بوک، لینکدین، آمازون، اوبر و گوگل (در نقش موتور جستجو)، تنها نمونههایی از پلتفرم های بینالمللی محسوب میشن.
در فضای اینترنت کشور خودمون هم میتونیم از آپارات، دیجیکالا، بلاگفا، باما، دیوار، شیپور و نیز اسنپ، تپسی، کلوب، پونیشا، لست سکند و کافه بازار، به عنوان مثالهای خوبی از پلتفرم های موفق و پرمخاطب نام ببریم.
آیا همین که به اون ها کسب و کار سنتی بگیم کافیه؟ یا نام دیگه ای برای این نوع کسب و کارها وجود داره؟
کسب و کار سنتی اصطلاح غلطی نیست. اما اگر مایل هستین درک بهتری ازمعنای پلتفرم داشته باشید و در فضای پلتفرمها صحبت کنین و به تحلیل مدل کسب و کار پلتفرمی بپردازید، اصطلاح تخصصی دیگه ای وجود داره که در مقابل پلتفرم قرار میگیره : پایپ لاین (Pipeline) یا کسب و کار خطی.
مدل پایپ لاین (خطی)
وقتی مدل کسب و کار به شکل خطی تعریف میشه معنای پلتفرم ونقش آن درکسب و کارملموس تر میشه ، دقیقاً یک زنجیره ارزش مستقیم و شفاف در کسب و کار وجود داره :
بنابراین برای تشخیص اینکه یک کسب و کار از نوع پایپ لاین هست یا نه، دو سوال کلیدی رو میتونید مطرح کنید:
مثلا هیچکس انتظار نداره زاکربرگ بتونه پستهای عالی و حرفهای روی فیسبوک بزاره. همچنین اگر شما نخستین کاربر اینستاگرام باشید، هیچ چیز خاصی براتون ندارن و صرفاً از شما میخوان عکسها و حرفهای خودتون رو اونجا منتشر کنین تا توسط افراد دیگر دیده بشه.
پلتفرم و پایپ لاین دو انتهای یک طیف هستن و کسب و کارها ممکنه در جایی بین این دو قرار بگیرن. نباید احساس کنیم که بحث پلتفرم و پایپ لاین، دقیقاً یک تقسیم بندی مطلقِ دوگانه (صفر و یک) هست.
برای مثال، عمدهی سایتهای خبری رو میشه جزء کسب و کار پایپلاین شمرد. این در حالی هست که کامنتها و نظرات خوانندگان هم نقش مهمی در رونق اون ها داره و احتمالاًحین خوندن خبرهای مهم، بخشی از کامنتها رومیبینید.
مثلا میتونید از خودتون بپرسین: اگر من امروز به این سایت خبری امتیاز ۱۰۰ بدم و از فردا دیگه این سایت کامنتها رومنتشر نکنه، امتیاز اون برای من چقدر کم میشه؟
میزان امتیازی که به عنوان کاهش در نظر میگیرین، شاخصی هست که فاصله گرفتن کسب و کار از الگوی خطی رونشان میده.
با توجه به معنای پلتفرم و این که کسب و کارهای پلتفرمی تخصصی در تولید و عرضهی محصول ندارن، قلب اونها در مکانیزمی هست که عرضه کننده و تقاضاکننده رو به هم وصل میکنه.
به الگوریتمهایی که این کار رو انجام میدن، الگوریتم های تطبیق دهنده یا Matching Algorithms گفته میشه.
هر چه یک پلتفرم بتونه عرضه کننده رو بهتر به تقاضاکننده برسونه و بالعکس، برای هر تقاضایی عرضهکنندهی مناسبتری رو پیدا کنه ، قدرت اون بیشتره.
مثالی برای درک بهترمعنای پلتفرم رکر میکنیم:
مثلا پلتفرم تاکسیهای اینترنتی که عدهی زیادی راننده و عدهی بسیاری مسافر از این پلتفرمها استفاده میکنن.
برای شما به عنوان مسافر، جذاب نیست که نام و مشخصات و موقعیت همهی راننده ها رو بدونین.راننده هم تمایل نداره با اطلاعات همهی مسافرین روبرو بشه.
انتظار شما اینه که پلتفرم از بین تمام رانندگان، رانندهای رو که موقعیت و ترجیحش به مبداء و مقصد شما نزدیکتره، جستجو کرده و به شما معرفی کنه. برای راننده هم مهمه که پلتفرم، مسافر خوب (از نظر مسیر، کرایه و اخلاق و برخورد) روبهش پیشنهاد بده .
همونطور که میبینین اصل ماجرا در Matching هست و همهی فرایندهای دیگه – که البته بسیار مهم هستن حول این محور کلیدی شکل میگیرن.
پلتفرم ها قراره با تطبیق دادن کارآمدتر عرضه و تقاضا با استفاده از تکنولوژی، هزینهی تعامل میان تأمینکنندگان و دریافتکنندگان کالاها و خدمات روکاهش بدن.
تیم وبلینو در این مقاله سعی کرد شمارا با معنای پلتفرم ونقش آن درکسب و کارهای امروزی آشنا کنه. قصد داریم تا موضوعات جذابی را درمقالات بعدی بهتون ارائه بدیم.
با وبلینو همراه باشید.